|
یک شنبه 15 فروردين 1395برچسب:, :: 23:13 :: قلم باف : mobina
حالم خوب است این روز ها عجیب شده ام در رویا هایم میخندم تنها چیز های خوب پرسه میزنند درافکارم.هر روزه تعدادی از عواطف بد و نا خوشایند را به ان سوی مغزم در زیر خاطرات ذخیره شده در کنار بسیاری احساسات چند سال پیشم بایگانی میکنم.ان خاطراتی را که نور امید از ان ها خاموش میشود همان هایی که قرار نیست دیگر تکرار شوند.هر شب دیگر گریه نمیکنم تنهایم هیچ کسی کنار من نیست خیلی تنها تر از هر زمانی انقد این روز ها خانه ام خالیست که انعکاس صدای سکوت برایم لالایی شده است.از نگاه دیگران یا تصوراتشان که نمیدانم چه چیز هایی است شاید خیلی چیز ها راجبم بگویند .(جواب من به این دوستان یه لبخند و تو دلم میگم یه روز حقیقتا رو میفمی اون وخ از نگاهات و رفتارای امروزت بد به خودت بدهکار میشی عزیزم(^__^) ).خیلی عجیب بر گشتم به اصلم ارامشی عجیب دارم الکی خوش نیستم ولی به خاطر چیزایی که دارم از خدام و همه اونایی که هستن ممنون خعلی زیاد ممنون.چرا راه دور برم دوستای خوبی دارم1- اولین و سلطان قلبم مامان عزیز دلم 2-(قرمزی المای خوبم) که هر وخ ناراحتم کنارمه تا حالم خوب بشه و همیشه بدون توقع بهم محبت میکند3-مدیای خیلی خوبم که بهترینه گاهی یه مامان خوب گاهی یه دوست گاهی یه سنگ صبور برای تمام گله های من4-برادرم مهربونم که امید و انگیزه من برای بودن و ادامه دادن عه.5-6-7-8-و....هایی که اسماشون رو نمیگم .همه اونایی که میدونن دوسشون دارم .خوب یه اخلاقی که دارم اینه که اگه کسی رو دوس دارم ینی حتی اگه بد ترین کارم باهام بکنه من دوسش دارم و یه دلیل میتراشم برای ادامه دوس داشتنش.راسی امروز یه اهنگ دوستم گذاشت گه توش میگفت اون کسی عه که خودش دونه میکاره و خودش همون دونه هایی که درخت شدن رو اتیش میزنه...به این چن لحظه فک کنید شاید نباید ادما انقد پر رنگ بشن که این اتفاق بیوفته ادما ناخواسته یا خواسته میان و وقتی که ب بودنشون احتیاج داری دیگه نیستن .گله ای نیست من به حق انتخاب داشتن ادما بد جوری معتقدم ولی ساختن یه دنیای کوچولو و خراب کردنش خیلی ناراحت میکنه .من حداقل وقتی دنیای کسی رو خراب میکنم بد نگاه نمیکنم .بد رفتار نمیکنم پشنش بد نمیگم و انسانی و درست مث قبل خوب خواهم بود البته با اندکی فاصله. نظرات شما عزیزان:
|